بهتر است ابتدا قبل از آن که بازاریابی محصول را تعریف کنیم و شما را با آن آشنا کنیم، به تعاریفی که افراد و شرکت های معروف از بازاریابی محصول یا Product Marketing داشته اند، نگاهی بیندازیم. تعریفی که HubSpot برای این نوع بازاریابی بیان کرده است این است: «بازاریابی محصول یا Product Marketing فرایند آوردن یک محصول به بازار است.»به نظر بسیار تک بعدی می آید و به اندازه کافی مفهوم این عبارت را باز نمی کند. اگر در بیان کردن تعریفی از این نوع بازاریابی، تنها بر روی محصولاتی که وارد بازار می شوند تمرکز کنید، تمامی ابعاد آن را در نظر نگرفته اید. باید گفت که بازاریابی محصول در مراحل قبل از ساخت یک محصول هم تاثیر می گذارد. یعنی به عبارتی شما قبل از ساختن یک محصول، به بازار آن محصول دقت می کنید و تمام مسائلی را که بررسی کرده اید، در ساخت آن محصول سهیم می کنید.بازاریابی محصول به پروسه آوردن محصول به بازار، تبلیغ کردن محصول و فروختن آن به مشتری است. بازاریابی محصول شامل داشتن درک مناسب و شناخت کافی از مخاطبان هدف و استفاده از پیام رسانی و قرارگیری استراتژیک در بازار برای افزایش سودآوری و تقاضا برای محصولات می باشد. چه چیزی باعث می شود تا بازاریابی محصول منحصر به فرد باشد؟ چه تفاوت هایی با بازاریابی مرسوم دارد؟
بازاریابی محصول چیست؟
بازاریابی محصول یا Product Marketingفرآیند واردکردن یک محصول به بازار است. این فرآیند شامل تصمیم گیری در خصوص جایگاه یابی محصول و پیام نویسی برای آن، ورود محصول به بازار، و کسب اطمینان از آنکه مشتریان و عوامل فروش متوجه آن هستند، می شود. هدف از اجرای مارکتینگ محصول ایجاد و تحریک تقاضا برای استفاده از محصول است.
Product Marketing با ورود محصول به بازار متوقف نمی شود، اگر اینگونه شودبازاریابان محصولکار زیادی در شرکت نخواهند داشت. گام نهایی در فرایند بازاریابی برای یک محصول، کسب اطمینان از آن است که افراد درستی از محصول آگاهی داشته باشند. این افراد با بررسی نیازها و بازخوردهای مشتریان که در طولچرخه عمر محصول، می دانند چگونه باید محصول را بازاریابی کنند.بازاریابی برای محصول برتحریک تقاضا برای یک محصولومنطبق کردن آن با انتظارات مشتریان فعلی محصولاست. بر این اساس بازاریابان محصول بر مراحلی که افراد برای خرید محصول طی می کنند تمرکز کرده تا با استفاده از اطلاعاتی که از این طریق به دست می آورند بتوانند کمپین های کارآمدی را برای محصول اجرا کنند.بازاریابی محصول در مورد کسب دانش عمقی از مخاطبان یک محصول و توسعه جایگاه یابی و پیام رسانی آن محصول به منظور جلب توجه مخاطبان است. از اینرو بازاریابی برای محصول فعالیت های مربوط به لانچ محصول به بازار Product Launch و بخش اجرایی استراتژی های بازاریابی برای محصول را پوشش می دهد، از اینرو کاری که بازاریابان محصول انجام می دهند در مرکز بازاریابی کسب و کار، فروش و تیم محصول قرار می گیرد.بازاریابی محصول فرآیند وارد کردن یک محصول به بازار و معرفی آن است. این فرآیند شامل تثبیت موقعیت محصول در بازار و ایجاد تمایز با رقبا، راه اندازی سرویس جدید یا عرضه محصول در بازار، جمع آوری نظرات مشتریان و جا انداختن دلیل وجود محصول در ذهن مخاطبان کسب و کار است.نکته بسیار مهم این است که فرآیند بازاریابی محصول با وارد شدن محصول یک کسب و کار به بازار هدف خود، تمام نمیشود. این فرآیند همیشه ادامه دارد و وظیفه افراد فعال در این حوزه، برقرار کردن تعامل بیشتر با مشتریان است. کسانی که وظیفه بازاریابی محصول یک کسب و کار را برعهده دارند، باید مطمئن شوند که مردم نسبت به محصول ارائه شده، آگاهی کافی دارند.علاوه بر آگاهی درباره برند، باید اطمینان حاصل شود که مشتریان طرز استفاده صحیح از محصول را به خوبی میدانند. همچنین یک کسب و کار در بخش بازاریابی محصول خود با جمع آوری نظرات و انتقادات مشتریان در تلاش است تا کیفیت محصول خود را افزایش دهد..
چرا بازاریابی محصول مهم است؟
بازاریابی محصول یک بخش حیاتی در استراتژی بازاریابی تمامی کمپانی ها و برندهاست. بدون بازاریابی محصول، محصولات شما به نهایت پتانسیل خود در میان مخاطبان هدفشان نخواهند رسید. بیایید نگاهی به کارهایی که بازاریابی محصول انجام می دهد داشته باشیم تا بتوانید بهتر منظور ما را متوجه شوید.
داشتن درک بهتری از مشتریان
هدفگیری موثرتر پرسوناهای هدف شما
بدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد رقبا (محصولات و تاکتیک های بازاریابی)
مطمئن شدن از این که تیم های بازاریابی، فروش و محصول همگی در هماهنگی کامل با یکدیگر به سر می برند
قرارگیری صحیح محصول در بازار هدف
افزایش سودآوری و فروش
همچنین سوالاتی وجود دارد که شما به عنوان یک بازاریاب محصول باید از خود پرسیده و با توجه به محصولتان به آن ها پاسخ دهید. پرسیدن این سوالات از خودتان می تواند این اطمینان را حاصل کند که محصولی که در اختیار دارید در میان مشتریان به یک محصول موفق تبدیل می شود.
آیا این محصول برای بازار امروز مناسب است؟
آیا این محصول برای مشتریان امروزی ما مناسب است؟
این محصول چه وجه تمایزی نسبت به محصولات مشابه رقبای ما دارد؟
آیا راهی برای بیشتر کردن این تمایز نسبت به محصولات مشابه رقبا وجود دارد؟
آیا در گذشته محصولات وجود داشته است که ما فروخته ایم اما امروز دیگر آن ها را بازاریابی نمی کنیم و اگر به گذشته برگردیم هم این کار را نخواهیم کرد؟ اگر این طور است، چرا؟
همانطور که می بینید، بازاریابی محصول شما را مجبور می کند که با دید استراتژیک به محصولات نگاه کنید تا مطمئن شوید که آن ها در میان مشتریان امروزی موفق خواهند بود. حال وقت آن رسیده که به مسئولیت هایی که شما به عنوان یک بازاریاب محصول باید بپذیرید نگاهی داشته باشیم. مسئولیت های شما به عنوان بازاریاب محصول ممکن است تفاوت جزئی با توجه به صنعت، کمپانی، محصولات، اندازه کمپانی و منابع با دیگر همکارانتان داشته باشد. اگر برای یک استارت آپ کار می کنید، شما ممکن است بازاریاب محصولی باشید که به تیم بازاریابی برای تولید محتواهای گسترده تر به دلیل کمبود بودجه و منابع کمک می کنید. همانطور که بیزینس رشد می کند، ممکن است به سراغ تیمی بروید که تنها کاری که انجام می دهد بازاریابی محصول است
مدیریت محصول چیست؟
این سوال که مدیریت محصول چیست و مدیر محصول به چه کسی گفته میشود و چه وظایفی دارد، برای افراد و سازمانها سوال مهمی است. بطور کلی مدیریت محصول یک نقش سازمانی است که توسط یک فرد جنرالیست (Generalist) یا کلیگرا اجرا میشود. وقتی یک سازمان تصمیم بر ایجاد و ساخت یک محصول جدید میگیرد این مدیران محصول هستند که وظیفه ی اجرا از ابتدا تا انتهای فرآیند و رسیدن به هدف مشخص شده با همکاری در کنار سایر تیم های محصول مثل تیم بازاریابی، تیم فروش، تیم طراحی و… را برعهده دارند.یک مدیر محصول وظایفی همچون : برنامهریزی برای محصول، بررسی سازگاری محصول با بازار، زمان لانچ کردن محصول، شناسایی نیاز مشتریان، توسعه محصول، پیشبینی آینده بازار ، هدفگذاری روی بخش مشخصی از بازار و تلاش برای اینکه محصول در چرخهعمر خود به سمت هدف درستی در حرکت باشد را دارد.یک مدیر محصول اکثر تصمیم گیریهای مرتبط با محصول را خود میگیرد و مسئولیت کامل این تصمیمها را برعهده دارد و فقط در تصمیم گیریهایی در سطح بالا نیازمند مشورت با مدیران ارشد جهت دستیابی به یک تصمیم مشترک میباشد.کارهای روزمره شامل طیف گستردهای از وظایف استراتژیک و تاکتیکی است. اکثر مدیران محصول همه این مسئولیتها را بر عهده نمیگیرند. در بیشتر شرکتها، این وظایف متعلق به تیمها یا بخشهای دیگر هستند.
اما بیشتر مدیران محصول، وقت خود را صرف موارد زیر میکنند:
انجام تحقیقات:تحقیق برای کسب تخصص در مورد بازار، شخصیتهای کاربران و رقبا.
توسعه استراتژی:شکل دادن به یکبرنامه استراتژیکسطح بالا برای محصول خود؛ از جمله تعیین اهداف، یک مرور کلی از خود محصول و یک جدول زمانی تقریبی.
ابلاغ برنامهها:تدوین یک برنامه استراتژیک فعال با استفاده از نقشه راه محصول و ارائه آن به ذینفعان اصلی سازمان (مدیران، سرمایهگذاران و تیم توسعه آنها) حفظ ارتباطات بین تیمها در طول فرایند توسعه و فراتر از آن.
هماهنگی توسعه:با فرض اینکه آنها برای پیشبرد برنامه استراتژیک محصول خود، هماهنگی با تیمهای مربوطه، بازاریابی محصول، توسعه و شروع اجرای طرح، مهر تایید را از سوی مدیران دریافت کردهاند.
اقدام با توجه به تجزیه و تحلیل دادهها:سرانجام، پس از ساخت، آزمایش و معرفی محصول به بازار، باید از طریقتجزیه و تحلیل دادههاو درخواست بازخورد مستقیم از کاربران، بفهمند که چه چیزی کار میکند، چه چیزی کار نمیکند و چه چیزی باید اضافه شود. آنها باید با تیمهای مربوطه برای در نظر گرفتن این بازخورد در تولیدهای بعدی محصول همکاری کنند
وظایف اصلی مدیر بازاریابی محصول چیست؟
یکی از دلایلی که باعث شده است مبحث بازاریابی محصول باعث سردرگمی اکثر مردم شود و معمولا کسانی که در این زمینه فعالیت می کنند نتوانند به بهترین شکل به شرکت کمک کنند این است که معمولا فهمیدن این موضوع که این نوع بازاریابی دقیقا چه کاری انجام می دهد، کمی دشوار است و معمولا متوجه نمی شوید که چه تفاوتی با بقیه بخش های شرکت دارد. در دفاع از این موضوع که این سردرگمی ممکن است برای هر کسی به وجود بیاید، می توان گفت که بازاریابی محصول کمی از همه چیز را انجام می دهد.
همانند بخش فروش، بخش بازاریابی محصول باید مسئول رشد کسب و کار و تجارت باشد. علاوه بر آن که بازاریابان محصول باید مسئول رشد کسب و کار و تجارت باشند، همچنین باید با مهندسان و سازندگان محصولات نیز هماهنگ باشند و باید در تصمیم گیری این موضوع که چه چیزی را بسازند و چگونه آن را بسازند، دخیل باشند. سپس در آخر، همانطور که از نام آن پیداست،مدیر بازاریابی محصولباید مطمئن شود که محصول نهایی به دست مشتری می رسد. البته باید به این موضوع نیز دقت کنید که مسئولیت های بازاریاب محصول با توجه به نوع شرکتی که در آن کار می کند، متفاوت است.
بازاریابی محصول رشته ای است که هر روز به دلیل پیشرفت تکنولوژی و علم، مسئولیت بیشتری در شرکت ها پیدا می کند و نقش آن به تدریج بیشتر می شود. به همین دلیل ما باید به طور کامل با آشنا باشیم.
وظایف بازاریاب محصول شامل موارد زیر است:
بازاریاب محصول وضعیت و اهداف رقبای شما را بررسی میکند. در کنار این کار با شناختن شخصیت وپرسونای مشتریهایتان به کسب و کار شما کمک میکند تا برنامه بهتری برای جذب مشتریهای بیشتر داشته باشد.
آماده کردن برنامههای عرضه و رونمایی از محصول به عهده بازاریاب محصول است. همچنین این بخش از کسب و کار با بررسی نیازهای مشتریان، ویژگیهایی که در آینده نیاز است به محصول اضافه شود را مشخص میکند.
تثبیت موقعیت کسب و کار شما در بازار و رساندن پیام درست به مخاطبان درباره هویت محصول برعهده بازاریاب محصول است.
بازاریاب محصول با تیمهایی که به صورت مستقیم با مشتریان ارتباط برقرار میکنند، تعامل دارد و در تلاش است فرهنگ سازمانی شما در برقراری ارتباط با مشتریان را به این تیمها انتقال دهد.
این بخش با دیگر بخشهای بازاریابی کسب و کار شما نیز ارتباط برقرار میکند تا در استراتژی گسترده کسب و کار شما هماهنگی ایجاد شود
تفاوت بازاریابی محصول با مدیریت محصول چیست؟
تا اینجا با بازاریابی محصول آشنا شدیم، اما تخصص و ردیف شغلی دیگری با نام مدیر محصول (Product Manager) نیز وجود دارد. مدیران محصول، وظیفهای متفاوت با بازاریابان محصول بر عهده دارند. از جمله وظایف مهم مدیران محصول، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بازخوردگیری از مشتری و انتقال نظرات آنها به تیم محصول یا تیم بازاریابی
زیرنظر داشتن روند کلی محصول در بازار (بازاریابی محصول، تناسب محصول با بازار، بررسی محصولات رقیب، تغییر نیازهای بازار و …)
شناسایی راهکارهای ارتقای محصول یا اصلاح آن، مطابق با روند و بازخورد بازار
به طور کلی، مدیر محصول وظیفه بررسی روند محصول در بازار را بر عهده داشته و مسیر پیشرفت محصول را رصد میکند.
بسیاری از افراد دید نسبتاً مبهمی به نقش و وظایف مدیریت پروداکت مارکتینگ یا همان مدیر بازاریابی محصول و مدیر محصول دارند . یک گفته معروف در تفاوت این دو نقش در سازمانها وجود دارد:
مدیر محصول، محصولات را در قفسه قرار میدهد و مدیر بازاریابی محصول، محصولات را از قفسهها خارج میکنند.
اگر بخواهیم سطحی به تعریف این دو نقش بپردازیم این نقل قول کاملاً مفهوم را منتقل میکند. اما در واقعیت، مسئولیتهای هر دو نقش همیشه به وضوح قابل تفکیک نیستند حتی میتوانند با هم همپوشانی نیز داشته باشند. مدیر بازاریابی محصول (PMM: Product Marketing Manager) و مدیر محصول (PM: Product Manager) مخاطبان هدف و بازار را عمیقاً میشناسند، باهم بر روی استراتژی ورود به بازار (go-to-market strategy) کار میکنند، در تیمهای متقابل عملکردی (cross-functional) کار میکنند و با ذینفعان ارتباط برقرار میکنند.بازاریابی محصول بر حضورشان در مراحل مختلفتوسعه محصولنهفته است. درحالی که PM ساختن محصول را هماهنگ میکند، PMM به نحوه ورود محصول به بازار و انتقال ارزش آن به مشتریان اهمیت میدهد
هفت مرحله مهم در بازاریابی محصول
وقتی بازاریابهای محصول دقیقاً بدانند که محصولشان قرار است چه کسانی را مورد توجه قرار دهد، بازاریابی میتواند آغاز شود. در اینجا 7 مرحله وجود دارد که بازاریابان محصول میتوانند قبل، حین و بعد از ورود محصولشان به بازار انجام دهند:
تحقیقات محصول: یک محصول مفید و خوشساخت در خلأ ساخته نمیشود و بهصورت اتفاقی به بازار عرضه نخواهد شد بلکه هفتهها و ماهها قبل از عرضه، بازاریابهای محصول با توسعهدهندگان آن همکاری خواهند داشت تا محصول را در محیطهای تحت کنترل، آزمایش کرده و بازخوردهای لازم را مورد سنجش قرار دهند.
داستان محصول: توضیحات مهم پیرامون محصولات در قالب یک داستان برای مخاطبین ارائه خواهد شد. مثلا برای مشتریان مدنظر بیان میشود که: محصول چه مشکلی را حل میکند؟ چه کسانی با این مشکل روبرو هستند؟ محصول موردنظر چگونه این مشکل را حل میکند؟ این محصول چه خدماتی ارائه انجام میدهد که رقبا ارائه نمیدهند؟
محتوای متمرکز بر محصول: مرحله یا گام بعدی در بازاریابی محصول به تولید محتوای قوی و متمرکز با محوریت محصول موردنظر میپردازد. تولید محتواهای مناسب در فضای بلاگ یا شبکههای اجتماعی و … همگی در این مرحله قابل اجرا هستند.
طرح راه اندازی محصول: هیچ تیم بازاریاب محصولی بدون داشتن نقشه راه، کامل نخواهد بود. بیتردید یک طرح راهاندازی مناسب برای بهبود عملکرد فرایند بازاریابی بسیار ضروری است.
جلسه راهاندازی محصول: زمانی که قرار است محصول رونمایی شود و عرضه آن رسما آغاز گردد، مسلما نیاز به یک جلسه راهاندازی خواهد بود تا همه افرادی که در عرضه محصول، مسئولیتی بر دوششان است در این جلسه حاضر شوند.
مشارکت جامعه: از آنجا که بازاریابی محصول به اندازه کافی در صنایع مرتبط با محصول موردنظر، هیاهو ایجاد میکند، معمولاً تیم بازاریابی میتواند از آنچه بازار درباره آنها میگوید، استفاده کند. این شامل تماس با شرکا، تأثیرگذاران و مشتریان موجود برای اظهار نظر میشود.
قابلیت فروش: زمانی که محصولی برای بازار آماده میشود، تیم فروش در انتظار دستیابی به استراتژی فروش پیرامون این فرصت جدید تجاری است. این کار تیم بازاریابی کالا یا محصول است که با کارکنان فروش، قبل، در حین و بعد از عرضه محصول دیدار و ارتباط داشته باشد
استراتژی بازاریابی محصول
استراتژی بازاریابی محصول چیست؟
استراتژی بازاریابی محصول شاخه ای از بازاریابی است که بر یافتن مشتری مناسب برای یک محصول خاص تمرکز دارد و یک بستر جذاب برای آن عرضه آن ایجاد می کند. (همچنین به می توانید به استراتژی بازاریابی گوشه ای مراجعه کنید). استراتژی بازاریابی محصول برای اطمینان از فروش فوق العاده محصول سعی می کند تا با استفاده از ترکیب درست تحقیق، طراحی و تبلیغات بتواند اقدامات اساسی و اثربخشی را در این راستا انجام دهد. این یکاستراتژیخاص برای بازاریابی نیست، بلکه یک جنبه اساسی و بنیادی از تعداد زیادی استراتژی بازاریابی است که پتانسیل یک محصول خاص را برای فروش استثنایی، به حداکثر میزان ممکن می رساند.
به عنوان مثال، علی رغم چالش های موجود در صنعت بازی های رایانه ای و ویدیویی و همچنین تولید کنسول های بازی، نینتندو از یک استراتژی بازاریابی محصول موفق استفاده کرد تا بتواند خود را در ذهن بازیکنان بازی های ویدیویی در آمریکا جای دهد. این شرکت تحقیقات بازار گسترده ای را بر روی این دسته از مصرف کنندگان انجام داد تا ابتدا مشخص کند که مشتریان اصلی آنها چه کسانی هستند و چگونه از محصول استفاده می کنند. آنها اولین نسخه محصول را در شهر نیویورک عرضه کردند و اطلاعاتی را در مورد اینکه چه کسی محصول آنها را خریداری کرده جمع آوری کردند؛ همچنین انها در ادامه بررسی نمودند که چرا آنها اقدام به خرید نمودند، آنها به خوبی مشخص کردند که چه محرک هایی در روند خرید محصول نقش داشته اند. با بدست آوردن این اطلاعات، تیم بازاریابی نینتندو تصمیم گرفت تا برای افزایش تأثیرگذاری نقاط قوت محصول، زیبایی بصری و تبلیغاتی را افزایش دهند که بتواند فرایند عرضه و انتشار محصول را در سراسر ایالات متحده تسهیل نماید. در آخر همه این عوامل باعث شد تا محصولی مخاطب پسند به بازار روانه شود و دقیقا همان محصولی باشد که مشتری قصد استفاده از آن را داشته است و انتظارات مشتریان را به بهترین وجه ممکن برآورده نماید.
بدون استراتژیهای بازاریابی توسعه محصول، امکان پیشرفت در کسبوکار وجود ندارد. اگر راهکارهای مناسب و جدید پیدا نکنید، نمیتوانید سود قابل توجهی از سرمایه گذاری به دست آورید. در این قسمت ابتدا به توضیح دلایل داشتن استراتژی برای توسعه محصول میپردازیم.
استراتژی باعث میشود نسبت به شخصیت خریداران و داستانهای مخصوص به هر یک از کاربران، شناخت پیدا کنید. در این صورت درک بهتری ازمشتریهای هدف پیدا میکنید. به طور کلی استراتژی، اطلاعات کاربردی در مورد بازار هدف و رقبا میدهد تا با دید باز برای بازاریابی محصول خود تصمیمگیری کنید
استراتژی در تولید محصول، انعطافپذیری شما را بیشتر خواهد کرد. همچنین به اجرای ایدههای جدید کمک میکند. در ضمن محصول شما را با ارزش و متمایز از سایر محصولات به بازار معرفی میکند. استراتژی توسعه محصول شامل موارد زیر است:
استراتژی متکی بر قیمت:با نوسان بخشیدن به قیمت یک محصول، به آن ارزش دهید.
استراتژی نوآوری: تولید محصول جدید و خاص برای رفع نیاز مشتری.
استراتژی ورود سریع به بازار: شامل فعالیتهایی مانند تحلیل بازار، تعیین نقاط قوت و ضعف مجموعه، تحلیل عملکرد رقبا و ایدهپردازی برای برندینگ و جلب بیشتر مشتری میشود.
استراتژی بازار محور یا مشتری محور: به کارگیری نقد و نظرات مشتریان برای بهروز کردن محصول در بازار رقابتی.
استراتژی مبتنی بر پلتفرم: بهتر کردن و در دسترس قرار دادن محصول با صرف هزینه کمتر در پلتفرمهای جدید
اهداف استراتژیهای بازاریابی محصول چیست و چه مراحلی دارد؟
بازاریابی محصول بر افزایش تقاضا و در نتیجه خرید یک محصول در میان مشتریان متمرکز است. این تمرکز به این منظور است که افراد برای خرید محصول موردنظر، مشتاق شوند. چراکه بهترین متخصص بازاریابی محصول با تشکیل کمپینهای تبلیغاتی و پیگیریهای شبانهروزی، به دنبال همین اشتیاق و علاقه مشتری به برند است. در این بخش قصد داریم به توضیح مراحل و استراتژیهای بازاریابی محصول بپردازیم:
درک نیاز مشتریها
اولین گام برای تدوین و اجرای استراتژی بازاریابی محصول جدید این است که مشتریان خود را درک کنید. زمانی که یک استراتژی بازاریابی محصول را به اجرا درمیآورید، مخاطب هدف شما میتواند ارزشِ داشتن یا نداشتن آن محصول منحصربهفرد را در زندگی خود تصور کند. به همین خاطر فکر کردن به مخاطب و اینکه دقیقا به چه محصولی احتیاج دارد، به پیشرفت شما سرعت میبخشد.
هدف قرار دادن خریدار واقعی
دومین گام برای استراتژی بازاریابی محصول جدید، این است که خریدار واقعی خود را به صورت مستقیم مورد هدف قرار دهید. در کنار درک مشتریان، باید نوع شخصیت خریدار هدف را به خوبی بشناسید. به یاد داشته باشید که فقط با سنجیدن نیازهای دقیق مشتری میتوانید در محصول خود نوآوری ایجاد کنید. با رعایت همین قاعده میتوانید ببینید که چقدر در بازاریابی و فروش محصول به کسبوکار خود رونق میبخشید!
شناخت رقبا
سومین گام برای اجرای استراتژی بازاریابی محصول جدید این است که در مورد رقبای خود اطلاعات کسب کنید. به این نکته توجه داشته باشید که برای بازاریابی محصول باید استراتژی و نتایج رقبای خود را بررسی کنید. چه ویژگیها و مزایایی از محصولات آنها در بازار پررنگ است؟ چه ایدههایی داشتند و به چه ایدههایی فکر نکردند؟ درواقع محصول آنها به چه دلیل از محصول شما بهتر است؟ شما باید به درستی استراتژیهای بازاریابی محصول رقیب را آنالیز کنید.
عرضه صحیح محصول
در گام آخر باید محصول را بهطور صحیح و اصولی در بازار عرضه کنید. در استراتژی بازاریابی محصول، شما باید محصول را با تصویر برند سازگار کنید و احساسات مخاطبان را برانگیزید. هنگامی که درمورد موقعیت برند خود فکر میکنید، باید چند سؤال را در نظر بگیرید. اینکه آیا این محصول برای بازار امروز مناسب است؟ این محصول چه تفاوتی با رقبا دارد؟ آیا میتوانیم آن را از رقبای خود باکیفیتتر عرضه کنیم؟ آیا بازار کشش فروش محصول ما را دارد؟
در این مورد به شرکت اپل فکر کنید.تفاوت شرکت اپل با نوکیا در چیست؟ استیو جابز صاحب قبلی شرکت اپل محصولی جدید، خلاقانه، قدرتمند و متمایز با رقبا برای نیاز به برقراری ارتباط قبل از سال ۲۰۰۰ طراحی کرد و از بقیه به سرعت پیشی گرفت.
جمع بندی
در این مقاله بر روی اولین قدم یعنی بهترین روش بازاریابی یک محصول در قدم اول تاکید کردیم که در واقع مهم ترین آن شناخت محصول است، آنگاه تجربه ی بازاریاب شما است که می تواند بر روی فروش بسیار موثر واقع شود که مطمئنا با تکنیک های ذکر شده و همچنین تجاربی که فروشندگان و بازاریابان در نحوه ی ارائه ی محصول دارند به موفقیت دست پیدا خواهید کرد.در ضمن برای شروع هیچوقت دیر نیست مهم نیست که چه تعداد از کاربران و مدیران در زمینه ی کاری شما فعال هستند اگر قصد شما این است که در کسب و کار خود بهترین باشید بدون نگاه کردن به سایر اصناف و مدیران می توانید به کار خود ادامه دهید، مطمئنا شما توانایی رسیدن به موفقیت های بیشتر را خواهید داشت.
در صورتی که برای برند خود تلاش کرده و کسب و کار خود را با سرمایه گذاری مناسب به دست آوردید باید این موضوع را به خوبی بدانید که راه شما بسیار دشوار و پر پیچ و خم است اما اگر برنامه ریزی و بازاریابی قوی داشته باشید به راحتی می توانید خود را در میان برند های روز ببینید و از کسب درآمد خود لذت ببرید،
پیام ها
دیدگاهی در پیرامون این پست ثبت نشده است !